زیبای پنهان

زیبای پنهان
پارت ۱۲
پایان فلش بک:
(هنوز بیتا خوابه و نیما بیدار شده و داره تو خواب نگاش میکنه و زیر لب حرف میزنه.)
نیما:آخه چرا ازم گرفتنت بیتاا....مگه من چیکار کردم..تقصیر منه که مافیام....نه تقصیر من نیست..تقصیر بابامه...تقصیر اونه که من مجبور شدم این شغل رو ادامه بدم....آخه چرا. (یکی که دشمن نیما بوده خودتون یه اسم بزارید). آخه چرا باید ............ بزنه به تو ...من مطمئنم اون از قصد زده به تو ....مطمعنم میخواست منو بکشه ....ولی من از نبود تو مردم....آره...وقتی ازم گرفتنت روحمو گرفتن....من دیگه بعد تو زندگی نکردم...
(همینجوری که حرف میزنه موهاش رو نوازش میکنه)
بیتا که کم کم داره بیدار میشه و میتونه حرف های نیما رو بشنوه...سکوت میکنه و چشماشو باز نمی نه تا تاتو قضیه رو در بیاره.......
نیما ادامه میده.....لعنتی من دوست داشتم..من میمردم برات..تو چطور تونستی منو فراموش کنی؟؟تو ۳ سال به من زندگی کردی لامصب... (با گریه)
بیتا دیگه تحمل نکرد و یهو بلند شد..
بیتا:این حرف هایی که گفتی یعنی چی؟؟؟
یعنی چی هااا؟؟من با تو زندگی کردم؟؟؟
تصادف چی؟؟؟؟
نیما با آستینش اشکاش رو پاک کرد و با چشمای مضلوم(نمیدونم چطوری نوشته میشه)به بیتا خیره شد و بدون اینکه پلک بزنه باهاش حرف می‌زد.......
بیتاکه دیگه روانی شده بود از این اتفاقا با جیغ گفت:یا همین الان همه چیو بهم توضیح میدی یا.......
نیما که شیطنتش برگشته بود گفت :یا...؟
بیتا واقعا دیوونه شده و بود.....
نیما:اگه قول بدی دیگه جیغ نزنی همه چیرو توضیح میدم باشه...؟
...
....
...
....
...
....
...
....
بیتا:پس یعنی من و تو باهمیم؟؟؟
نیما:طبق آخرین شواهد و مدارک آره..
بیتا نمی‌دونست بخنده یا گریه کنه...عصبانی شه یا مهربون...بمونه..یا بره...
بیتا: چرا بهم نگفتی؟
نیما:اگه میگفتم باور میکردی؟؟
بیتا:هنوزم نکردم....
نیما:وقتی رفتی خونه از مامانت بپرس خب؟؟
بیتا اینبار عین بچه خوب گفت باشه و کیوت چشماشو بست.......
دیدگاه ها (۰)

زیبای پنهان پارت ۱۳ویو بیتا:کل داستان رو از اول برام تعریف ک...

بریم برای پارت آخر.......این رمان دو فصل یا شاید هم بیشتر اد...

زیبای پنهانپارت ۱۱ویو نیما:دیدم دیگه گریه نمیکنه و نفساش منظ...

زیبای پنهان پارت ۱۰ هلم داد رو تخت و روم نیم خیز شد خواستم ج...

اخه چرا واقعا؟ خدایی این ادما.. رزی با موهای تیره خیلی قشنگ ...

یعنی چی اخه؟فیک که اسیب نمیزنه اخه ولی اسمات چرا اسمات نوشتن...

وقتی عضو هشتمی و تو ماشین دعواتون میشه اعضا سرعتشونو زیاد می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط