و چشم های تو

و چشم های تو...
همان کافه ی دنجی است
که قهوه هایش حرف ندارد

@Nabzebarani
دیدگاه ها (۱۸)

‌کفشهایم را میپوشمو در زندگی قدم میزنممن زنده ام و زندگیارزش...

گفت : زندگی مثه نخ کردنه سوزنه!یه وقتایی بلد نیستی چیزیو بدو...

کاﺵ ﺩﺭ ﺗﻨﺪﯾﺲ ﺁﺩﻡ ﺩﻝ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻏﻢ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﻣﻨﺰﻝ ﻧﺒﻮﺩﮐﺎﺵ...

مکش منت به هر نامرد و مردیمده دل را به ذلت دست فردیاگر او را...

چشم هایش قهوه ای بودند و به حق فهمیدم که از قلیان و سیگار......

⁨⁨دنیای قهوه هر روز در حال پیشرفت هست و کلی روش های جدید برا...

کافه ای نرفتهقهوه ای نخوردهو قراری به قرار ننشستهمن همان جمع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط