از فاجعه لبریز نبودیم که بودیم

از فاجعه لبریز نبودیم؟ که بودیم!
تن داده به پاییز نبودیم؟ که بودیم

در نیلِ خروشانِ دلت حضرت یوسف!
راحیلِ دل‌انگیز نبودیم؟
که بودیم

بر زلف تو از ترسِ خرابیِ زمانه
با دلهره آویز نبودیم؟ که بودیم!

ما جای مترسک سر این مزرعه‌ی خشک
انسانکِ جالیز نبودیم؟
که بودیم!

شب‌های پر از دغدغه یادم که نرفته‌است
با موج گلاویز نبودیم که بودیم

آخر چه بگویم به تو ای خاطر مجهول!
از فاجعه لبریز نبودیم؟ که بودیم

#F

@,,,,D
دیدگاه ها (۴)

تا وقتی من هستم،تو به هیچکس نیاز نداری دوستت داشته باشد!من ع...

ای نوبهار عاشقان داری خبر از یار ماای از تو آبستن چمن و ای ا...

حیف مـوهای پر کلاغی نیست ، روسری دور آن قفس بکشدجز من و تو ک...

نه مغروریم نه دلسنگیم،نه از تحقیر میترسیمپر از بغضیم ولی از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط