ای دل مرا ببخش امیدت بر آب شد
ای دل مرا ببخش! امیدت بر آب شد
دریای عشق در نظرت چون سراب شد
نقشِ بر آب شد همه ی آرزوی تو
مانند حجمِ خالی و پوچِ حباب شد
قصدم سرودن غزلی عاشقانه بود
شعرم چکیده ی غم و رنجی مذاب شد
تصویر باورم که شکست از هجوم درد
بر روی واژه های سکوتم خراب شد
عمری به انتظار ، شب وروز من گذشت
آغوش عاشقانه ، خیالات و خواب شد
رازی که برملا شده بر دار آرزو
با خاطرات خط خطی ام بی حساب شد
از او چه ماند؟ از تب عشقش؟ برای من
جز عکس کهنه ای که به دیوار، قاب شد
تقصیر کیست؟! من ! تو ! و یا عشق؟ یاد او_
شأن نزول آیه ی درد و عذاب شد
دریای عشق در نظرت چون سراب شد
نقشِ بر آب شد همه ی آرزوی تو
مانند حجمِ خالی و پوچِ حباب شد
قصدم سرودن غزلی عاشقانه بود
شعرم چکیده ی غم و رنجی مذاب شد
تصویر باورم که شکست از هجوم درد
بر روی واژه های سکوتم خراب شد
عمری به انتظار ، شب وروز من گذشت
آغوش عاشقانه ، خیالات و خواب شد
رازی که برملا شده بر دار آرزو
با خاطرات خط خطی ام بی حساب شد
از او چه ماند؟ از تب عشقش؟ برای من
جز عکس کهنه ای که به دیوار، قاب شد
تقصیر کیست؟! من ! تو ! و یا عشق؟ یاد او_
شأن نزول آیه ی درد و عذاب شد
- ۴.۰k
- ۱۹ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط