زمستان شده

زمستان شده
و ما روبرویِ شیشه‌هایِ کافه
در حسرتِ برف نشسته ایم...
با دل هایِ تنگ درون سینه ها،
و تاریکی روبرویِ بار
از سیگارهایمان کام میگیرد
از انگشت هایمان کام میگیرد
از نبودن هایت کام میگیرد
در دلم زمستان شده
در خیابان زمستان شده
در چکمه هایت زمستان شده
دلم گرفته است...
اصلا هر سطری از این شعر
را که نوشتم دلم گرفته بود...!

#رضا_ادهمیان
دیدگاه ها (۸)

محبوبِ من!میدانی؟!زن بودن عجیب میچسبد؛وقتی تو آنقدر در من ری...

اگر زمان به عقب برگردد :از هشت سالگی به کلاس زبان انگلیسی می...

به تو نمی‌گویم از ساختمان چند طبقه ببر پایین یا کنار نهنگ‌ها...

#تولدت_مبارک_من 💜 یه آهنگی بود که همیشه به یاد اون گوش میداد...

خاطراتِ تو ،نه ارو است که بسوزاندو نه زلزله ای سهمگین ، که و...

yek tarafe part : 6

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط