از انجماد زمین می رهانی ام بانو

از انجماد زمین می رهانی ام بانو!
به سمت آینه ها می کشانی ام بانو!
دلم به پنجره هایت دخیل می بندد
شبی که منتظر مهربانی ام بانو!
مگر برای دلم عارفانه می خوانی!
که روبه روی خدا می نشانی ام بانو!
تمام خانه ات از عطر یاس لبریز است
به مرز عشق و جنون می رسانی ام بانو!
شما کریمه ترین مریم کویر قمی
سروش لحظه بی هم زبانی ام! بانو!
@mazhabi
دیدگاه ها (۲)

ﺑﺰﺭﮔﯽ ﮔﻔﺖ: ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﻮﻳﺪ. ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: ﭼﻪ ﺟﻮﺭی؟ ﮔﻔﺖ: ﭼﻪ ﺟﻮﺭﻱ...

وحشتناک ترین اتفاقی که زمان مدرسه میافتاد

وقتی دلت با خداست، بگذار هر کس میخواهد دلت را بشکند... وقتی ...

فامیل: بابایی اونایی که دیروز بهت یاد دادمو بگو به آقای مجری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط