رمان شازده کوچولو
رمان شازده کوچولو
پارت ۱۱۴
.... پرش زمان ....
دکتر:یه پسر کوچولو و دختر کوچولو مبارک باشه عزیزم
دیانا: لبخندی زدم دستم روی شکم برجسته ام نیست
ارسلان: روی صندلی بیرون نشسته بود داشتم میرفتم پیشش کع دکتر کفت
دکتر:به دلتون بد راه ندید اگر مراقبش باشید چیزی نمیشه عصبانیت و استرس و ناراحتی اصلا براشون خوب نیست با وجود سن کمشون زایمان سختی دارن تا جایی که میتونید مراقبش باشید باید توی استراحت متطق باشه تحرک اصلا براشون خوب نیست به شدت باید تقویت بشن بچه ها خیلی ضعیف هستن مخصوصا همسرتون تا جایی که میشه کنارش باشید هر لحظه ممکنه خدایی نکرده حالشون بد بشه ممکنه زایمان زود رس داشته باشن خیلی مراقبشون باشید
پارت ۱۱۴
.... پرش زمان ....
دکتر:یه پسر کوچولو و دختر کوچولو مبارک باشه عزیزم
دیانا: لبخندی زدم دستم روی شکم برجسته ام نیست
ارسلان: روی صندلی بیرون نشسته بود داشتم میرفتم پیشش کع دکتر کفت
دکتر:به دلتون بد راه ندید اگر مراقبش باشید چیزی نمیشه عصبانیت و استرس و ناراحتی اصلا براشون خوب نیست با وجود سن کمشون زایمان سختی دارن تا جایی که میتونید مراقبش باشید باید توی استراحت متطق باشه تحرک اصلا براشون خوب نیست به شدت باید تقویت بشن بچه ها خیلی ضعیف هستن مخصوصا همسرتون تا جایی که میشه کنارش باشید هر لحظه ممکنه خدایی نکرده حالشون بد بشه ممکنه زایمان زود رس داشته باشن خیلی مراقبشون باشید
- ۲.۵k
- ۱۷ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط