هر یک از زنانی که

هر یک از زنانی که
زمانی بی تفاوت
از کنارشان گذشته ای
تمام دنیای مردی بوده اند.

همین زن که از اتوبوس پیاده شد
با چشمهای معمولی
و کیفی معمولی تر
و تو معصومش پنداشتی
روزی، جایی
کسی را آتش زده
با همان ساقهای معمولی
و انگشتهای کشیده.

شک ندارم
مردی هست که هنوز
در جایی از جهان
منتظر است آن زن
خوشبختی را در همان کیف چرم معمولی
به خانه اش ببرد...

رویا شاه حسین زاده
دیدگاه ها (۲)

آلیس گفت:"باورم نمی‌شود!" ملکه با تأسف گفت:"باورت نمی‌شود؟ د...

in matn awliiiiie bekhoninیخچال خانه ی ما را که باز کنی اگر ...

کارم تمام استمثل نقشه ی لو رفته ی یک گنج دوستش دارم و می دان...

چقدر خوب شد زن شدیم!کمد و اتاقمان را به هم می‌ریزیم و همه چی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط