نسیم صبح سلامم ببر به محضر دوست

نسیم صبح، سلامم ببر به محضر دوست
 
بگوی حال دل خسته ام تو در بر دوست


نسیم صبح، چو بر زلف او گذر کردی

بیار همره خود بوی مشک و عنبر دوست
دیدگاه ها (۱)

نیستی و من در حسرت این لحظه ها نشسته ام، نیستی و من بیشتر از...

میلاد قلب قبله بر شیعیان مولاامیرالمؤمنین علی علیه السلام مب...

.

این جمعه هم گذشت و تو اما نیامدیپایان سبز قصه دنیا نیامدیمان...

افسرده ایم و خسته دل از هرچه هست و نیستبگشای زلفو رها کن در ...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

چرا حرف منو باور نمیکنی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط