عصرها وقتی خیالت می نشیند پیش من

عصرها وقتی خیالت می نشیند پیش من
چای می ریزم برایت ...اشک حسرت بیشتر
#سیدمهدی_ابوالقاسمی
دیدگاه ها (۲)

تمام عمرشبیه فریادی زندگی کردم !که دنبال یک دهان می گردد ......

بی شانه ی تو سر به کجا می گذاشتمای نارفیق! کوه وبیابان اگر ن...

یکی هم بودکه برای برادرشهم خواهر بودهم برادرهم مادر ...

صبح است و غزلخوان شده قُمری به ترانهخورشید طلوع کرده به هر ک...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه از ...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط