من با چشمان تو اندوه آزادی هزار

-من با چشمان تو اندوه آزادی هزار
پرنده‌ی بی‌راه را گریسته بودم
و تو نمی‌دانستی...
#سیدعلی_صالحی
دیدگاه ها (۲)

شاید که باد بیاید وخاکستر خاطراتمان را به خوابِ این خانه باز...

تا چه مایه اندوهناک و دشوار می‌تواند باشد عالم وقتی تو هیچ ب...

-این چُنین دِل خَستگی زایل به مَرهم کِی شود؟! #عطار

-هر صباحی غمی از دورِ زمان پیش آید؛گویم: این نیز نهمبر سرِ غ...

شاهد بوده‌ای،لحظه‌ی تیغ نهادن بر گردن کبوتر را..؟و آبی که پی...

عاشقانه های شبنم

تو در من همه ای.هر آنچه که زیباست را در چشمان تو دیده ام.در ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط