به چشم خویش در آیینه هر شب خیره می مانم

به چشم خویش در آیینه هر شب خیره می مانم
ولی یادم نمی آید، کجا، کی، دیده ام خود را!
دیدگاه ها (۹)

چنان می‌بارد این باران که هر شب خواب می‌بینمزمین مارا پس از ...

در لابلای سرنوشت، فالی ندارم غیر تو دیگر چرا پس قهوه را، مشغ...

به #انتظار نبودی زانتظارچه دانی

چیزی نمانده در من ..که مرگ به ان اسیب بزند!من میخندم ...تا م...

سلام صبح بخیر‌آدمــــــــی هر صبــــــــح به امیدی چشم باز م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط