پیوست نخست تاریخ کوتاه ایران
پیوست نخست "تاریخ کوتاه ایران – 5"
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
همپیمانی آمادگیانهء (بالقوهء) "مردم" نژادهای گوناگون با هم (ویرایش سوم)
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
همه میدانیم که بیشتر مردم جهان ، از هر نژادی که باشند ، آرامشخواه (صلح طلب) هستند ؛ پس چرا من در نوشته هایم ؛ بجای اینکه بنویسم " آن بخش کوچک از سامی نژادها که پلید و ستمگر بوده اند " ، " آن بخش کوچک از باختریان (غربی ها) که پلید و ستمگر بوده اند " ، یا " آن بخش کوچک از یونانی ها که پلید و ستمگر بوده اند " ؛ "سرنام های" (عناوین) فراگیر "سامی نژادها" ، "باختریان" (غربی ها) ، "یونانی ها" را بکار می برم ؟ پاسخ من اینستکه :
من برای اینکه نوشته ام تا جائی که شدنی (ممکن) است ، "کوتاه و روان" باشد ، "سرنام های" (عناوین) کوتاه شدهء بالایادشده (فوق الذکر) را بکار می برم ، ولی از این پس ، برای اینکه بددریابش (بدفهمی) روی ندهد ، در بخش "گسترده گوئی های (توضیحات) بیشتر" ، رونهیده ام (منظورم) از این "سرنام های" (عناوین) کوتاه را یادآوری خواهم کرد .
در اینجا باید بیافزایم که : گرچه مردم کشورهای جهان ، آمادگیانه (بالقوه) با هم همپیمان هستند ، ولی به چرائی هائی (دلایلی) گوناگون ، از هم جدا افتاده اند ؛ و یا بهتر بگوئیم : « به کوشش "فرمانروایان ستمگر" ، که با بکارگیری نیرنگ و فریب و جنگفزار (اسلحه) به روی کار آمده اند ، از هم جدا نگه داشته شده اند » . ولی آشکار است که همپیمانی "فرمانروایان ستمگر" جهان با هم ، بسیار استوار و کنشانه (بالفعل) می باشد ؛ گرچه گاهی به جان هم می افتند .
در اینجا بد نیست که به شناخت بخشهای ریخت دهندهء (شکل دهندهء) "مردم" ، در هنگامه های (دورانهای) گوناگون تاریخی بپردازیم :
مردم :
1 – در هنگامهء "خویشفرمائی گرائی" {1} : {در هنگامهء "خویشفرمائی گرائی" ، همهء هموندان (اعضای) همایه (جامعه) ، خویشفرما هستند ؛ پس میتوان گفت که : "مردم ، همان خویشفرمایان هستند" }
2 – در هنگامهء "برده دار سالاری" : { برده ها + خویشفرما ها + برده دارهای بسیار کوچک}
3 – در هنگامهء "رعیت دار سالاری" : { رعیت ها + برده ها + خویشفرماها + رعیت دارهای بسیار کوچک + برده دارهای بسیار کوچک}
4 – در هنگامهء "مزدبگیردار سالاری" (سرمایه داری) : { مزدبگیرها {2} + خویشفرماها + مزدبگیردارهای (سرمایه داران) بسیار کوچک }
بی گمان ، باید رونهش (توجه) داشت که در درازای (طول) تاریخ ، همیشه گروه بسیار اندکی از "مردم" بوده اند که با "فرمانروایان ستمگر" کشور خودشان ، همپیمان شده اند و به آنها یاری رسانده اند .
گسترده گوئی های (توضیحات) بیشتر :
{1}
خویشفرمائی گرائی ، فرآوریشیوه ای (شیوهء تولیدی) است که در آن ، همهء مردم (بجز کودکان و نوجوانان) ، هم دارای سرمایهء مادی و آروینی (تجربه ای) هستند ؛ و هم کار می کنند و "برده ای" ، "رعیتی" ، و یا "مزدبگیری" را در کارگماری (استخدام) خود ندارند که برایشان کار کنند .
به سرنام نمونه (بعنوان مثال) ، یک خواربارفروش که سرمایهء خود را برای کرایه کردن یک فروشگاه و خرید کالاهای فروشگاهش هزینه می کند ، و خود به تنهائی به فروش کالاهای فروشگاهش می پردازد ، یک خویشفرماست . اگر بجای یک نفر ، دو یا چند نفر چنین فروشگاهی را باز کنند ، آنها یک " همیاری رسه داری (شرکت تعاونی) خویشفرمائی" را پدید آورده اند . اگر آن خویشفرما ، و یا آن چند خویشفرما ، یک یا چند مزدبگیر را بکار بگیرند (استخدام کنند) ، به سرمایه دارانی کوچک دگرش خواهند یافت (تبدیل خواهند شد).
خویشفرمایانی هم هستند که "یاری های" (خدمات) خود را می فروشند ؛ نمونه ای از این گونه خویشفرمایان ، تاکسی داران هستند که هم دارای تاکسی هستند ، و هم خود با این تاکسی به جابجا کردن شهروندان می پردازند . پزشک هائی هم که در درمانکدهء (مطب) خودشان به کار پزشکی می پردازند ، و نیز اندزه دان ها (مهندسین) ، و دادشناسهائی (وکلائی) که در کارکده های (دفاتر) خود کار می کنند نیز ، از خویشفرمایان هستند . اکنون بخوبی آشکار می شود که هریک از ما در درازای (طول) روز ، از خویشفرمایان فراوانی ، کالاها یا "یاری های" (خدمات) بارهء (مورد) {3} نیاز خودمان را خریداری می کنیم .
خویشفرماها ، یا به تنهائی کار می کنند ؛ و یا با هم یک " همیاری رسه داری " (شرکت تعاونی) {3} را پدید می آورند . "تک خویشفرماها" ، و" همیاری رسه داری های خویشفرمائی" ، با بستن پیمان (قرارداد) ، برای دیگران کار می کنند ؛ و یا خود بی میانجی، با خریداران "کالاها" یا "یاری هایشان" (خدماتشان) داد و ستد می کنند.
در گسترده گوئی (توضیح) بیش
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
همپیمانی آمادگیانهء (بالقوهء) "مردم" نژادهای گوناگون با هم (ویرایش سوم)
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
همه میدانیم که بیشتر مردم جهان ، از هر نژادی که باشند ، آرامشخواه (صلح طلب) هستند ؛ پس چرا من در نوشته هایم ؛ بجای اینکه بنویسم " آن بخش کوچک از سامی نژادها که پلید و ستمگر بوده اند " ، " آن بخش کوچک از باختریان (غربی ها) که پلید و ستمگر بوده اند " ، یا " آن بخش کوچک از یونانی ها که پلید و ستمگر بوده اند " ؛ "سرنام های" (عناوین) فراگیر "سامی نژادها" ، "باختریان" (غربی ها) ، "یونانی ها" را بکار می برم ؟ پاسخ من اینستکه :
من برای اینکه نوشته ام تا جائی که شدنی (ممکن) است ، "کوتاه و روان" باشد ، "سرنام های" (عناوین) کوتاه شدهء بالایادشده (فوق الذکر) را بکار می برم ، ولی از این پس ، برای اینکه بددریابش (بدفهمی) روی ندهد ، در بخش "گسترده گوئی های (توضیحات) بیشتر" ، رونهیده ام (منظورم) از این "سرنام های" (عناوین) کوتاه را یادآوری خواهم کرد .
در اینجا باید بیافزایم که : گرچه مردم کشورهای جهان ، آمادگیانه (بالقوه) با هم همپیمان هستند ، ولی به چرائی هائی (دلایلی) گوناگون ، از هم جدا افتاده اند ؛ و یا بهتر بگوئیم : « به کوشش "فرمانروایان ستمگر" ، که با بکارگیری نیرنگ و فریب و جنگفزار (اسلحه) به روی کار آمده اند ، از هم جدا نگه داشته شده اند » . ولی آشکار است که همپیمانی "فرمانروایان ستمگر" جهان با هم ، بسیار استوار و کنشانه (بالفعل) می باشد ؛ گرچه گاهی به جان هم می افتند .
در اینجا بد نیست که به شناخت بخشهای ریخت دهندهء (شکل دهندهء) "مردم" ، در هنگامه های (دورانهای) گوناگون تاریخی بپردازیم :
مردم :
1 – در هنگامهء "خویشفرمائی گرائی" {1} : {در هنگامهء "خویشفرمائی گرائی" ، همهء هموندان (اعضای) همایه (جامعه) ، خویشفرما هستند ؛ پس میتوان گفت که : "مردم ، همان خویشفرمایان هستند" }
2 – در هنگامهء "برده دار سالاری" : { برده ها + خویشفرما ها + برده دارهای بسیار کوچک}
3 – در هنگامهء "رعیت دار سالاری" : { رعیت ها + برده ها + خویشفرماها + رعیت دارهای بسیار کوچک + برده دارهای بسیار کوچک}
4 – در هنگامهء "مزدبگیردار سالاری" (سرمایه داری) : { مزدبگیرها {2} + خویشفرماها + مزدبگیردارهای (سرمایه داران) بسیار کوچک }
بی گمان ، باید رونهش (توجه) داشت که در درازای (طول) تاریخ ، همیشه گروه بسیار اندکی از "مردم" بوده اند که با "فرمانروایان ستمگر" کشور خودشان ، همپیمان شده اند و به آنها یاری رسانده اند .
گسترده گوئی های (توضیحات) بیشتر :
{1}
خویشفرمائی گرائی ، فرآوریشیوه ای (شیوهء تولیدی) است که در آن ، همهء مردم (بجز کودکان و نوجوانان) ، هم دارای سرمایهء مادی و آروینی (تجربه ای) هستند ؛ و هم کار می کنند و "برده ای" ، "رعیتی" ، و یا "مزدبگیری" را در کارگماری (استخدام) خود ندارند که برایشان کار کنند .
به سرنام نمونه (بعنوان مثال) ، یک خواربارفروش که سرمایهء خود را برای کرایه کردن یک فروشگاه و خرید کالاهای فروشگاهش هزینه می کند ، و خود به تنهائی به فروش کالاهای فروشگاهش می پردازد ، یک خویشفرماست . اگر بجای یک نفر ، دو یا چند نفر چنین فروشگاهی را باز کنند ، آنها یک " همیاری رسه داری (شرکت تعاونی) خویشفرمائی" را پدید آورده اند . اگر آن خویشفرما ، و یا آن چند خویشفرما ، یک یا چند مزدبگیر را بکار بگیرند (استخدام کنند) ، به سرمایه دارانی کوچک دگرش خواهند یافت (تبدیل خواهند شد).
خویشفرمایانی هم هستند که "یاری های" (خدمات) خود را می فروشند ؛ نمونه ای از این گونه خویشفرمایان ، تاکسی داران هستند که هم دارای تاکسی هستند ، و هم خود با این تاکسی به جابجا کردن شهروندان می پردازند . پزشک هائی هم که در درمانکدهء (مطب) خودشان به کار پزشکی می پردازند ، و نیز اندزه دان ها (مهندسین) ، و دادشناسهائی (وکلائی) که در کارکده های (دفاتر) خود کار می کنند نیز ، از خویشفرمایان هستند . اکنون بخوبی آشکار می شود که هریک از ما در درازای (طول) روز ، از خویشفرمایان فراوانی ، کالاها یا "یاری های" (خدمات) بارهء (مورد) {3} نیاز خودمان را خریداری می کنیم .
خویشفرماها ، یا به تنهائی کار می کنند ؛ و یا با هم یک " همیاری رسه داری " (شرکت تعاونی) {3} را پدید می آورند . "تک خویشفرماها" ، و" همیاری رسه داری های خویشفرمائی" ، با بستن پیمان (قرارداد) ، برای دیگران کار می کنند ؛ و یا خود بی میانجی، با خریداران "کالاها" یا "یاری هایشان" (خدماتشان) داد و ستد می کنند.
در گسترده گوئی (توضیح) بیش
- ۱.۵k
- ۰۸ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط