تا حالا شده مرگ رو حس کنید

تا حالا شده مرگ رو حس کنید.
تا حالا شده عرق سردی رو تنتون بشینه؟؟
تا حالا شده از مرگ بترسید؟؟


امروز برای من پیش اومد.....

موقعی که داشتم از عرض چهار راه رد میشدم..
فارغ از محیط پیرامونم و غرق در افکار شخصی و بدون توجه به اطرافم...

اتوبوسی با سرعت از کنار رد شد .با فاصله چند سانتی متری...

نسیمی که از حرکت پر سرعت اتوبوس ایجاد شده بود چنان عرقی سردی رو تنم نشوند که ترررس تمام وجودم فرا گرفت..

برا اولین بار حس کردم.."مرگ "
این پدیده طبیعی رو

راستی که ترسناکه وقتی حسش میکنی.
طوری که عرقی سررررد رو تنت میشینه.

تجربه جدیدی بود برام.که تا بحال حسش نکرده بودم.

تجربه ای جدید ,اما ترسناک....


بقول معروف عمرم به دنیا بود...

وگرنه الان ...
دیدگاه ها (۹)

همیشه، صبر کردن، بخشیدن، ماندن و تحمّل کردن، به این معنا نیس...

"دلنوشته ای ساده"تا حالا شده به اشیاء اطرافتون دقت کنید؟؟؟؟ا...

در خاموشی اتاق های سرد میان انبوهی از نبودن ها بدونِ احساسی ...

من شکستن را نمی دانم....اما هر کس از کنارم گذشت،شکستن را خوب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط