منم آنکس که میسازد کنار تو جهانش را

منم آنکس که میسازد کنار تو جهانش را
در آغوش تو میبیند بهشت جاودانش را

تو آن‌ هستی که‌ میبخشد، دمادم مِهر برعالم
همانند درختی بر، اهالی سایه بانش را

مرا اینگونه میخوانند "همان ‌دیوانه ‌عاشق
که چشمان ‌سیه ‌پوشی ازو بِسْتانده‌ جانش را"

بنازم بر وفای گل که حتی بعد پژمردن
زِعطرش میتوان فهمید نشان باغبانش را

تو دریای دل خود را به من بسپار وفارغ باش
که غم هرگز نیافرازد به دریا بادبانش را

اگرچه شاعرت هستم، به توصیفت شوم عاجز
من از دریای تو بردم فقط یک استکانش را

#حسین_فروتن
دیدگاه ها (۵)

گر هزاران دام باشد در قدم چون تو با مایی نباشد هیچ غم#مولانا

دیدنش حال مرا یک جور دیگر می کندحال یک دیوانه را دیوانه بهتر...

هر شب همین بساط است،بیدار نشستنِ منپای نبودنِ تو ... !#سیدعل...

آنقَدَر با آتش دل ساختم تا سوختم! بی تو ای آرام جان، یا ساخت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط