فیک آخرین دیدار پارت

فیک (آخرین دیدار) پارت ۵


ویو ا. ت .
لونا خودشو واسه کوک لوس کردو کوکم رو سرش داد زد خلاصه اومدم پایینو به کوک گفتم که بریم کوکم رفت لباسشو عوض کرد

+آماده ای

_آره بریم

+بریم

ویو ا. ت

سوار ماشین شدیم داشتیم میرفتیم تا اونجا یکساعت راه بود خوابیدم که یهو حس کردم یکی داره پاهامو لمس میکنه چشامو خواروندم دیدم جونگکوک پشمام ریخت (ذهن ادمین: نگو وای پشمام وای برگام بگو چه جالب🤣😅)

_چیکار میکنیی

+مگه آجوما قوانینو نگفته بهت!

_آهان چیز بیخشید

+خوبه رسیدیم پیاده شو

_باشه

ویو کوک

داشتم رانندگی میکردم که دیدم ا. ت خوابیده ستمو گذاشتم رو پاش حیلی نرم بوددد داشتم لمس میکردم که یهو بیدار شد

رسیدن شرکت جونگکوک دست ا. تو گرفته بود داشتن باهم میرفتن اتاق جونگکوک ا. ت سرشو کرد تو گوشیش کوکم به کاراش رسید بعد از تموم شدن کارای کوک کوک گفت

+ا. ت بیا اینجا

_بله

+بشین رو پام

_اما اخه الان

+همینکه گفتم

_چشم

+ آفرین

+بیا وسط همونجایی که میدونی بشین

_باشه

در همین هین یکدفع منشی اومد داخل ا. ت سریع بلند شد


پارت شیشو اگه شرطا برسه میزارم

شرطا
لایک ۱۴
کامنت۱۶

ماچچچچچ به کلتون

#فیک
دیدگاه ها (۲۸)

فیک (آخرین دیدار) پارت ۷ا. ت و کوک رفتن خونه ساعت نزدیکه ۱۲ش...

ناشناسم حرفی سخنی چیزی خواستید بگویید https://harfeto.timefr...

فیک (آخرین دیدار) پارت4یکی از قوانین این بود که اگر ارباب رو...

تولد لیساستتتت تولدت مبارکککککک #لیسا #لیسا #لالیسا💛🌸 #لایک_...

هرزه ی حکومتی پارت ۸ کوک : ...بلدی غذا درست کنی؟ ا/ت : آرههه...

تکپارتی اسمات از تهیونگ و جونگکوک و ا،ت ا،ت ویوسلام من ا،تم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط