سناریو بی تی اس

سناریو بی تی اس
درخواستی
وقتی دارن میرن سربازی و توهم میگی اگه بری منم میرم با یک پسر دیگه(جدی نمیگی)
(موضوع رو یکم تغییر دادم آخراشو)


نامجون: عه جدا، خیلی شجاع و جسور شدی ات


جین: خوشگلم معلومه فشاری شدی، هرچی باشه بیبی حسود خودمی دیگه

شوگا: آها، پس منم حاملت میکنم تا نتونی هرچی دلت خواست رو عملی کنی مین ات

جیهوپ: هانی من به تو اعتماد دارم و میدونم که بجز من به هیچ مردی نگاه نمیکنی چه برسه به این کارا

جیمین: بیب نرفته بد گرل شدی باید تربیتت کنم بعدش برم

تهیونگ: حرفت تموم شد؟ حالا بیا اتاق قبل رفتن باهات کار دارم (رفتن حمد و سوره خوندن کار خاصی نکردن فقط عبادت در راه حق)

جونگکوک: از دستت میگیره و محکم فشارش میده به سمت خودش میکشتت
دم گوشت: بیب نشنیدم چی گفتی تکرار کن دوباره اگه جرعتشو داری


حمایت فراموش نشه ❤️💋
دیدگاه ها (۱۰)

سناریو بی تی اس درخواستی وقتی به اجبار خونوادت داری ازدواج م...

سناریو بی تی اس درخواستی یکم چیزه دیگه گفتم بدونیدبی جنبه نخ...

عشقی از جنس نفرتپارت۱۳یهو لیا رو دیدم یه پودری ریخت تو جامع ...

عشقی از جنس نفرتپارت ۱۲کوک ویوچ..چی..چییی اون گفت منو دوست د...

ارباب مرگبار من پارت ۵(این قسمت چون اسمات داشت اونایی که می‌...

تک پارتی #بانوی_مخفیانه_ی_من انداختن پرونده * {انگار باز بای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط