اسم رمان My sexy dady

اسم رمان: My sexy dady
Pt 5
بعد نیم ساعت رقصیدیم و رفتیم خونه. تقریبا مست بودیم. ساعت ۳ شب بود. جیمین خواب بود اما من هنوز یکم مست بودم و خوابم نمیبرد. جیمین پشتش بهم بود. از پشت آویزونش شدم.
هانول: جیمیناااااا
جیمین: ها؟(خواب آلود)
هانول: خوابم نمیاد چکار کنم.
جیمین: نمیدونم بخواب
هانول: 😐
جیمین: باشه بیا بغلم خودم میخوابونمت.

رفتم بغلش خوابیدم. حس خیلی خوبی میداد. احساس امنیت و آرامش. یه آغوشی که دوباره بهم بازگشته بود و از من در برابر همه چی حفاظت میکرد.
صبح:
از خواب بیدار شدم. جیمین رفته بود سرکار. امروز روزی بود که باید پ..... د میشدم (فهمیدید؟) رفتم دستشویی اما خبری نبود. ترسیدم. شک کردم. به اجوما گفتم برام بیبی چک بیاره. منتظر جواب بودم و خیلی استرس داشتم.
دیروز وقتی بیهوش بودم جیمین باکرهگیمو ازم گرفت.
اجوما ــ خانوم؟
هانول ــ ام بله.
اجوما ــ باید این رو ببینید...

یه نگاهی به بیبی چک انداختم که خشکم زد.
هانول ـ من... من... من حاملم؟
اجوما ــ مبارک باشه خانم اگه ارباب بفهمن خوشحال میش.
هانول ــ نه. نه. من نمیخوام بفهمه. فعلا
اجوماــ اما....
هانول ــ اما بی اما.
شب:
جیمین اومد خونه. خیلی خسته بود رفتیم شام بخوریم.
جیمین ـــ خب. از بیبی من چخبر؟ هوم؟ امروز چکار کردی؟
هانول ـــ امممم هیچی. کتاب میخوندم.
جیمین ــ خوبه . افرین.

نمیخوام بدونه حاملم. اگه بفهمه ممکنه همه حواسش رو بده به بچه. حالا که بعد مدت ها هم رو دیدیم.. میخوام چند ماه حواسش به خودم باشه. ۵ ماه دیگه بهش میگم.

۴ ماه دیگه:
ادامه دارد......
شرایط نداره عزیزان ولی حمایت کنید
دیدگاه ها (۰)

My sexy dady Pt6۴ ماه بعد ویو جیمین: این یه ماه رفتار هانول ...

My sexy dady Pt 7دکتر ـ آروم باشید اقای پارک. ایشون حتما صل...

Part ۴نام رمان:MY SEXY DADY❤️سرمو برگردونم که دوست پسر سابق...

بچه ها اسکویید گیم فصل ۳ رو دیدین.؟ برای قسمت آخرش خیلی گریه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط