باز با خوف و رجا

باز با خوف و رجا
سوی تو می آیم من

دو قدم دلهره دارم
دو قدم دلتنگم

#فاضل_نظری
دیدگاه ها (۲)

جور کُنی وفا بوددرد دَهی دوا بودلایق تو کُجا بوددیده جان و د...

تو ز ما فارغ و ما از تو پریشان تا چند...#سعدی

گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود بار بر بست و به گردش نرس...

از اینجا که هستم ...‌ تا اونجا که تو هستیی... وجب به وجب ،. ...

دیگر صبح شده بود . آری صبح آمده بود تا شاهد جدایی ها باشد .،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط