بیا که هیچ ندیدم

بیا که هیچ ندیدم
خزان به این سردی

#افشین_یداللهی
دیدگاه ها (۲)

در جنون، منزلتم را به لیاقت برسانمرزِ دیوانگی ام را به کفایت...

« و مـن آمدنٺ را از نڱاه پاییز میخوانـم....!

می خواهم به گذشته برگردم...نه به خاطر این که ...اشتباهاتم را...

من هرگز نمی دانستم ...وقتی دو نفر این‌طور همدیگر را بپرستند....

این خزان را نبین ماهم بهاری داشتیم

ریشه تمام بیماریها سردی است سردی سر سردی در موسردی در چشم سر...

- شاید دیگه این چشارو ندیدم .

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط