پارت پنجم

پارت پنجم

جیهوپ: ات عزیزم یا با پای خودت مال من میشی یا خودم مال خودم میکنمت
کدوم؟
ات: من زن یه مافیا نمیشم تمام.


..
که جیهوپ میره بغلش میکنه و میچسبونتش به دیوار و میبوستش
جیهوپ: ات تو مال خودمی.
ات: باحالت گریه ولی من ازت میترسم
جیهوپ: عشقم ترس واسه چی من از اون نافیا ها نیستم که کار خلاف کنم و آدم بکشم فقط پلیس مخفی هستم
(نمیدونم به اونایی که یواشکی قاتل اینارو پیدا میکنن چیه حالا ولی قدرتش از پلیس بیشتره)

بعد کلی مدت:

ات: دیگه کلی زمان گذشته و با جیهوپ خاطرات خوبی رو ساختیم و خیلی بهم میاییم

خب امروز یه جلسه مهم تو شرکت داشتیم که رفتم حاظر شدم با عحله از پله ها میومدم پایین که جیهوپ گفت
پرنسس جیهوپ مواظب باش پات پیچ نخوره
ات: چشم عزیزم 😉☺️
باهم سوار ماشین شدیم که جیهوپ حرکت کرد
جیهوپ: فرشتم خیلی خوشگل شدی
ودستشو گذاشت رو رون پاهام
عاشق اینکاراشم دیگه
که رسیدیم
وارد شرکت شدیم که همه تعظیم کردن و وارد جلسه شدیم
جلسه شروع شد
جیهوپ خیلی هات شده بود خواستم یکم کرم بریزم که دستمو رو پاهاش گذاشتم رفتم سمت.....
و اول آروم فشار میدادم میخواست دستمو جدا کنه ولی دیگه خمار شده بود که محکم فشارش دادم
که یه آه مردونه ریز کرد
جیهوپ: ببخشید پام به میز خورد، بله همینطور که میگفتم....

که جلسه تموم شد و راه افتادیم به سمت خونه
جیهوپ: ات تو مثلا میخواستی منو اذیت کنی
حاملت نکنم ولت نمیکنم
جانگ ویکتوریا!

پارت بعدی از اینم کثیف تره عزیزان 😈😈
چون کسی که درخواستی داده بود گفت اسمات
ولی نمیدونم دیگه چی بگم
دیدگاه ها (۱۸)

سناریو بی تی اس، درخواستی یکم چیزه اگه دوست ندارید نخونیدوقت...

پارت ششم اسمات اگر دوست ندارید نخونید. ورسیدیم قصر که رفتم د...

تصور کن، درخواستی جیهوپ به عنوان مافیا چجور دوست پسریهبرخلاف...

پارت چهارمات: بعد از اون اتفاقا من تو قصر جیهوپ زندگی میکنم ...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۷

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۷

فصل دوم رمان برادر های ناتنی من پارت اول: بعد از اون شب ات ح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط