تکپارتی درخواستی چان وقتی خواهر سالشی و بخاطر اینکه با

تکپارتی درخواستی چان: وقتی خواهر ۱۴سالشی و بخاطر اینکه با دوستت قهر کردی میخای خودکشی کنی :


دختر خوشحالی بودی... ولی تا امروز... گند زد به همه چی!! اون لونای عوضی که بهترین دوستت بود.. با یه فرد دیگه ای صمیمی شد.. وتورو فراموش کرد... توهم باهاش قهر کردی.. اون بهت گفت لوسی!! خیلی حرفا زد که باعث شد قلب پاکت بشکنه..‌‌ خسته شدی. از اتاقت اومدی بی رون چان روی مبل نشسته بود وداشت لیریک های هانو میخوند واسه کامبک جدید

علامت چان ÷ علامت تو×

÷اوه آبجی کوچیکه دلم واست تنگ شده کجایی؟؟

لبخندی فیک زدی:

×هیچی. داخل اتاقم بودم.. من میرم پشت بوم..

چان فهمید که اخلاق و رفتار تو عوض شده:

÷حالت خوبه؟

×اره خوبم داداشی نگران نباش..

÷اوکی...

به پشت بوم رفتی بالای بلندی ایستادی :

×تا ده میشمورم...
یک دو سه چهار..

÷لعنتی داری چیکار میکنییی؟؟

هول شدی نزدیک بود پات لیز بخوره که چان ازپشت گرفتت.

÷لعنتی عوضیییی چرااا چرااا این کاروکردی..

بغضت شکست با تمام دادی که توگلت جمع شد داد زدی:

×خسته شدممم میفهمییی؟؟ دیگه نمیکشممم چرااا نباید بمیرمم؟؟ هااا؟؟ همه دارن ولم میکننن..

چان بغلت کرد:

÷عزیزم.. همه لیاقت تورو ندارن.. من کنارت میمونم تا ابد .. ولی دیگه همچین کاری نکن..




واین شد کنار چان زندگی تو از اول ساختی بدون آدمای سمی..