بارون مییادجرجر رو گنبد و رو منبر

بارون می‌یادجرجر، رو گنبد و رو منبر
رو پشت بو‌م هاجر، روی خونه‌های بی‌در…
ساحل شب چه دوره، آبش سیا و شوره
جاده‌ی کهکشون کو، زهره‌ی آسمون کو
خروسک قندی قندی، چرا نوکتو می‌بندی
آفتابو روشنش کن، فانوس راه منش کن
گم شده راه بندر، بارون می‌یاد جرجر
……

احمد شــــاملو
دیدگاه ها (۲۰)

در میان رصد اخبار معدن اما به این نتیجه رسیدم که کاری سخت تر...

پاییز همان بهار است که عاشق شده

بهاران خجسته

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفتهوا دلگیر، درها بسته، سرها در گر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط