اومدنت توی زندگیم مث وقتی بود

اومدنت توی زندگیم مث وقتی بود
که یه شیشه قشنگ کنارِ پا سماوری مادربزرگم دیدم..
برداشتمش ،درشو باز کردم عطرش عالی بود.چوبای دارچین مادربزرگم دل منو برد،یکیشونو برداشتم نفس کشیدم.
از اون به بعد هر عطر بازاری،طبیعی،جایه اون عطررو توی سَرم نگرفت.
من میدونم تو از اون ادمایی که اگه من یروز یه تیکه از قلبم بگن کم شده جاش یه تیکه دیگه میخایم تو ازم دریغش نمیکنی.
تو چوبِ دارچین زندگیه منی که حتی جوشونده اتم
برای حال وجودم مفیده...
از وقتی اومدی بوی بهشتُ اوردی
اومدی که به رخ بکشی همه جوره هستی!

#مخاطب_خاص
دیدگاه ها (۳۷)

راه رفتن را یاد گرفتیمتا دویدن را بلد شویمدویدن را یاد گرفتی...

تو را گم نخواهم کرد!در من، مانده اےخیلے وقت است کهتو را،جستج...

صبر کردن را یاد بگیر.اگر امروز تجربه‌ی خوبی نداشتی جا نزن!فر...

❤️❤️یکی باید باشد.از آن آدم‌هایی که دلت بخواهد اولین خبر هیج...

غرور اسلیترینی (فصل 2)P4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط