my prisoner

پارت ۴۹
بعد از مدتی ، هردو با هم کام شدن. چان دیکش از داخل سونگمین بیرون اورد و روی تخت کنار اون دراز کشید. بدن سونگمین کمی می لرزید و نفس نفس میرد که چان متوجه اون شد..دستاش رو دور سونگمین حلقه کرد و اون رو به خودش نزدیک تر کرد. بوسه ای نرمی روی گونه هاش گذاشت و پشتش رو نوازش میکرد تا اون اروم شه.
بنگچان: پاپی..خوبی؟
سونگمین: ا-اره
بنگچان: خوبه* لبخند *
سونگمین سرش رو تو سینه بنگچان فرو کرد و محکم بغلش کرد جوری که انگار نمیخواست از اون جدا بشه. چان لبخندی زد و دستش رو تو موهای اون فرو برد و اروم نوازش می‌کرد. بعد مدتی..هردو بخاطر خستگی زیاد به خواب رفتن.
فردا صبح
ویو بنگچان
با صدای زنگ ساعت اروم چشمام رو باز کردم و با سونگمینی که هنوز مثل پاپی ها خوابیده بود نگاه کردم. لبخندی بهش زدم و موهاش رو نوازش کردم. اروم از روی تخت بیرون اومدم تا اون رو بیدار نکنم. لباس هام رو درست کردم و به سمت اینه رفتم و دستی به موهام کشیدم و اون هارو مرتب کردم و از اتاق بیرون رفتم. داشتم به سمت سالن غذاخوری میفرتم که هیونجین، از پشت به سرم زد و گفت
هیونجین: سونگمین کجاس؟
بنگچان: هوی اروم!..تو اتاق منه.
هیونجین، چشماش گرد شد و با لبخندی شیطانی نگاهم کرد و گفت
هیونجین: آه..سونگمین بیچاره..حتما خیلی درد داره نه؟
با این حرفش کمی عصبانی شدم و گفتم
بنگچان: هیونجین! ساکت شو!
خنده ای کرد گفت
هیونجین: باشه باشه..بیا بریم‌ صبحونه.
به همراه هیونجین، به سمت سالن رفتیم و وارد اونجا شدیم. میز مثل همیشه اماده بود..پشت میز نشستیم و شروع به خوردن کردیم..فکرم پیش سونگمین بود..امیدوارم درد نداشته باشه.
وقتی صبحونه ام تموم شد ، از جام بلند شدم و از سالن بیرون اومدم. به سمت اتاقم رفتم تا سری به سونگمین بزنم..وقتی وارد اتاق شدم دیدم خبری از سونگمین نیست..احتمالا بیدار شده و اومده بیرون..خواستم از اتاق بیرون برم که دیدم پنجره بازه..ولی پنجره که باز نبود؟! سریع به سمت پنجره رفتم و پایین رو نگاه کردم..خبری نبود..نکنه اتفاقی..نه نه .. یهو چشمم به کاغذ کنار تخت افتاد. سریع برش داشتم و شروع کردم به خوندش..وای نه نه...اون پارک عوضی!!
با عصبانیت از اتاقم خارج شدم و به سمت دفترم رفتم. فلیکس و سونگهون اونجا بودن و با دیدن حالت عصبانی من کمی نگران شدن.
فلیکس: آقا چی-
بنگچان: فلیکس برو به هیونجین بگو بیاد.
فلیکس: چشم.
فلیکس از دفتر بیرون رفت.
سونگهون: قربان چیشده؟
بنگچان: اون پارک لعنتی..این دفعه میکشمش!
دیدگاه ها (۲۷)

my prisoner

my prisoner

my prisoner

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط