اشکی که مرا شست
اشکی که مرا شُست
باوری بود
که تورا می پرستید
لرزش مرگبار خطوط شقیقه های متورم از فریادم
به غم انگیزی دستانی می اندیشید
که سالها معبد تنهایی بود
در دلم ترانه ای مُرد
که شاعر ِ چشمانت بود
نگاهت که از من دور شد
به هبوط رسید عاشقانه ی من
باوری بود
که تورا می پرستید
لرزش مرگبار خطوط شقیقه های متورم از فریادم
به غم انگیزی دستانی می اندیشید
که سالها معبد تنهایی بود
در دلم ترانه ای مُرد
که شاعر ِ چشمانت بود
نگاهت که از من دور شد
به هبوط رسید عاشقانه ی من
- ۳۴۰
- ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط