عشق شبیه مرگ است

عـــــشق شبیه مرگ است
اما همیشه شبیه بهار از راه می رسد
ابتدا
از فرق سر تا نوک پا شکوفه می زنی
بعد
همچون برگهای پاییزی فرو می ریزی
و به یک درخت عریان تنها تبدیل می شوی

#رستم_بهرودی
شاعر : #جمهوری_آذربایجان
مترجم : #صالح_سجادی
دیدگاه ها (۵)

دورے، گاهی دردآور نیست‏‎اما دردآور آن استـــــشخصی از تو فاص...

به هوای تو از زمین فاصله گرفته ام.از زمینی بودن حتی.با تو فق...

تا چشم بر هم بزنیم پاییز هم بساطش را جمع می کند و می رود؛ ان...

هر چه بیشتر می گریزمبه تو نزدیکتر می شومهر چه رو برمی گردانم...

بررسی شعر «ونگوک» از (تس) (بخش نخست) ................شعر با ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط