پارتکما
⭐پارت۴۳/کما⭐
مامان:به به چقدر دلبر شدی خانوم خانوما چشم نخوری دخترم .صلی علی سترکه،چشم دختر عمت بترکه.
آت:مامان خجالیتم نده بیاین بریم دیگه دیر شد
جلو در بودیم که یادم افتاد کیفم جا مونده
آت:مامان،بابا من کیفم جا مونده شما برین بشینین تو ماشین آلان برمیگردم
...
_فرصت خوبیه فقط یه بهانه کم دارم
تهیونگ:ای بابا کراواتم کجا.من میرم درستش کنم زودی برمیگردم
_منتظر جوابشونم نموندم و حرکت کردم به سمت طبقه بالا.جلو در آت بودم که باز شد و اومد بیرون
آت:پیداش کردم.تو چرا اومدی؟
تهیونگ:کراواتم کجه واسم میبندی؟
آت:یه دفه نشد خودت ببندی نه؟
تهیونگ:تو ببندی خوشگل تره
آت:بیار ببینم
_دستاشو دور گردنم انداخت که بلندی و کوتاهیشو تنظیم و بله نقشم گرفت. دستمو بردم پشت کمرش و چسبوندمش به خودم.
آت:کرم نریز ولم کن
تهیونگ:میدونی چقدر خودمو جلو مامان و بابا کنترل کردم که نبوسمت؟امشب اگه نچشمت آروم نمیگیرم
آت:تهیونگ گفتم کرم نریـ..
_قبل از اینکه حرفش تموم شده لبامو چسبودنم به لباش و مک زدم.
بعد چند لحظه به زود بوسیدنش،اونم دستاشو دور گردنم حلقه کرد و همراهیم کرد.تقریبا بعد ۵ دقیقه مکیدن لباش،چند تا کیس مارک روی گردنش گذاشتم که همون لحظه صدای مامان برگ از سرمون پروند.
مامان:بچه ها؟کجا موندین پس؟
_صدا از طبقه پایین بود و این یخورده خیالمون رو راحت کرد
تهیونگ:اومدیم تمومه
_تو همون حالت از روی لباش سطحی بوسیدم ازش جدا شدم و یه چشمک هم بهش زدم.
آت:آخرش کار میدی دستمون به ولا
...
تو راه یه آهنگ خفن گذاشتم و بلند باهاش همخوانی کردم:
isn't it lovely,all alone?
heart made of glass,
my mind of stone
tear me to pieces,skin to bone
hello..
welcom ho..
که یه دفعه آهنگ به وسیله تهیونگ عوض شد
آت:چیکار داری میکنی؟
تهیونگ:بزار آهنگ شاد بزارم این چیه گذاشتی؟
آت:نه که جای خوبی داریم میریم..شاد بزارم
آهنگ بعدی آهنگ چیک چیک بوم از استری کیدز بود.این بار حتی تهیونگ هم با صدای بلند همخوانی میکرد.
به محض تموم شدن آهنگ ماشین ایستاد
آت:بابا چرا وایستادی؟
بابا:لوکیشن اینجا و دادن
آت:تهیونگ ببین موهام خوبن؟خودم چی خوشگلم؟
تهیونگ:درست مثل فرشته ای فداتشم
فداتشم اخرشو آروم گفت که مأمن و بابا نشنون.یه لبخند محوی زدم و پیاده شدم
...
آت:عاا.. بابا؟مطمئنی مهمونی خانوادگی بود؟این یارو که منشی شوهر عمست..اون یکی هم که سهامدار شرکت شونه.
بابا:اره بابا فک نکنم مهمونی الکی باشه.
لایک کنین و کامنت بزارین مرسیی🥹💗
مامان:به به چقدر دلبر شدی خانوم خانوما چشم نخوری دخترم .صلی علی سترکه،چشم دختر عمت بترکه.
آت:مامان خجالیتم نده بیاین بریم دیگه دیر شد
جلو در بودیم که یادم افتاد کیفم جا مونده
آت:مامان،بابا من کیفم جا مونده شما برین بشینین تو ماشین آلان برمیگردم
...
_فرصت خوبیه فقط یه بهانه کم دارم
تهیونگ:ای بابا کراواتم کجا.من میرم درستش کنم زودی برمیگردم
_منتظر جوابشونم نموندم و حرکت کردم به سمت طبقه بالا.جلو در آت بودم که باز شد و اومد بیرون
آت:پیداش کردم.تو چرا اومدی؟
تهیونگ:کراواتم کجه واسم میبندی؟
آت:یه دفه نشد خودت ببندی نه؟
تهیونگ:تو ببندی خوشگل تره
آت:بیار ببینم
_دستاشو دور گردنم انداخت که بلندی و کوتاهیشو تنظیم و بله نقشم گرفت. دستمو بردم پشت کمرش و چسبوندمش به خودم.
آت:کرم نریز ولم کن
تهیونگ:میدونی چقدر خودمو جلو مامان و بابا کنترل کردم که نبوسمت؟امشب اگه نچشمت آروم نمیگیرم
آت:تهیونگ گفتم کرم نریـ..
_قبل از اینکه حرفش تموم شده لبامو چسبودنم به لباش و مک زدم.
بعد چند لحظه به زود بوسیدنش،اونم دستاشو دور گردنم حلقه کرد و همراهیم کرد.تقریبا بعد ۵ دقیقه مکیدن لباش،چند تا کیس مارک روی گردنش گذاشتم که همون لحظه صدای مامان برگ از سرمون پروند.
مامان:بچه ها؟کجا موندین پس؟
_صدا از طبقه پایین بود و این یخورده خیالمون رو راحت کرد
تهیونگ:اومدیم تمومه
_تو همون حالت از روی لباش سطحی بوسیدم ازش جدا شدم و یه چشمک هم بهش زدم.
آت:آخرش کار میدی دستمون به ولا
...
تو راه یه آهنگ خفن گذاشتم و بلند باهاش همخوانی کردم:
isn't it lovely,all alone?
heart made of glass,
my mind of stone
tear me to pieces,skin to bone
hello..
welcom ho..
که یه دفعه آهنگ به وسیله تهیونگ عوض شد
آت:چیکار داری میکنی؟
تهیونگ:بزار آهنگ شاد بزارم این چیه گذاشتی؟
آت:نه که جای خوبی داریم میریم..شاد بزارم
آهنگ بعدی آهنگ چیک چیک بوم از استری کیدز بود.این بار حتی تهیونگ هم با صدای بلند همخوانی میکرد.
به محض تموم شدن آهنگ ماشین ایستاد
آت:بابا چرا وایستادی؟
بابا:لوکیشن اینجا و دادن
آت:تهیونگ ببین موهام خوبن؟خودم چی خوشگلم؟
تهیونگ:درست مثل فرشته ای فداتشم
فداتشم اخرشو آروم گفت که مأمن و بابا نشنون.یه لبخند محوی زدم و پیاده شدم
...
آت:عاا.. بابا؟مطمئنی مهمونی خانوادگی بود؟این یارو که منشی شوهر عمست..اون یکی هم که سهامدار شرکت شونه.
بابا:اره بابا فک نکنم مهمونی الکی باشه.
لایک کنین و کامنت بزارین مرسیی🥹💗
- ۳.۳k
- ۰۵ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط