فرشته نجات پارت

فرشته نجات (پارت ۴)
از دید یونگی
نمیدونم چرا ولی همش دلم میخواد پیش ا.ت باشم و بهش کمک کنم از نظرت دختر خیلی خوبیه
توی فکر بودم که گوشیم زنگ خورد سو مین بود (سو مین دوست صمیمی یونگی از دوران مدرسه هست)
سو مین . الو یونگی چطوری
&  خوبم مرسی واسه چی زنگ زدی
سو مین . فردا شب توی کلاب قراره همه دور هم باشیم توهم پاشو بیا
& باشه
سو مین . فقط همه دارن با دوست دختراشون میان تو سینگل میمونی
& اشکال نداره
تماسو قطع کردم صبر کن این یه فرصت خوبه تا هم به  سو مین نشون بدم یه سینگل به گور بدبخت نیستم هم به ا.ت کمک کنم
زنگ زدم به ا.ت
* الو سلام یونگی
& سلام ا.ت همین الان بیا به این آدرسی که برات میفرستم
* چشم الان میام
ازدید ا.ت
نمیدونم چیکار داشت زود قطع کرد منم رفتم حاظر شدم (عکس لباس ا.ت پست بعد) راه افتادم و رفتم به آدرسی که یونگی بهم داده بود وقتی رفتم تو دهنم وا مونده بود یه عمارت خیلی خوشگل بود وارد شدم حتی توش هم خوشگل بود با صدای یونگی به خودم آمدم
& خوش آمدی ا.ت
* سلام آقای مین ....ببخشید منظورم یونگی بود
& اشکال نداره دنبالت بیا
* چشم
دنبالش رفتم توی یه اتاق که معلوم بود اتاق کارشه گفت بشینم نشستم روی مبلی که اونجا بود
& بهت گفتم بیای تا بهت بگم یه کار برات پیدا کردم
* واقعا چی هست
& باید فرداشب به عنوان دوست دخترم باهام بیای کلاب
* چیییییی
& فقط یه فردا شب تازه حقوق هم میدم
مبلغی که برای حقوق گفت خیلی زیاد بود منم قبول کردم فرداشب دوست دخترش باشم
دیدگاه ها (۲۵)

فرشته نجات (پارت۵)مبلغی که برای حقوق گفت خیلی زیاد بود منم ق...

فرشته نجات (پارت ۶)اماده شدم و رفتم دم در یونگی در ماشین رو ...

فرشته نجات(پارت۳)(عصر)ازدید یونگی از دیشب نخوابیدم ولی امشب ...

فرشته نجات(پارت۲)&یه لحظه صبر کن الان دکتر رو خبر میکنم چند ...

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط