و هیچکس دیگری وجود نداشت
و هیچکسِ دیگری وجود نداشت!
و آدمی هر آنچه با دیگران کرد به خود بود!
آموختم،
آرامش همان لحظاتی ست که خویش را پذیرفتم و در هر آدمی تکه ای از خود را یافتم.
آنوقت غم و شادی را جور دیگری فهمیدم.
خاموشی دارویِ عجیبی ست!
یک روز دلت برای چیزهایی تنگ می شود که فکر میکردی همیشه هستند!
امروز،ساعت را بُکش!
فقط "امروز" را تماشا کن
و یادت نرود
تو همه ی آدم هایی هستی که دوستشان داری یا نداری،
تو همه ی آنهایی،
خودت را در آغوش بگیر.
و آنوقت است
که نه می رنجی و نه می رنجانی.
و آدمی هر آنچه با دیگران کرد به خود بود!
آموختم،
آرامش همان لحظاتی ست که خویش را پذیرفتم و در هر آدمی تکه ای از خود را یافتم.
آنوقت غم و شادی را جور دیگری فهمیدم.
خاموشی دارویِ عجیبی ست!
یک روز دلت برای چیزهایی تنگ می شود که فکر میکردی همیشه هستند!
امروز،ساعت را بُکش!
فقط "امروز" را تماشا کن
و یادت نرود
تو همه ی آدم هایی هستی که دوستشان داری یا نداری،
تو همه ی آنهایی،
خودت را در آغوش بگیر.
و آنوقت است
که نه می رنجی و نه می رنجانی.
- ۲.۶k
- ۲۲ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط