چه سنگین گذشت عصر بارانی ام

چه سنگین گذشت عصر بارانی ام
گویی نوازش نمی کرد، باران صورتم را
گریه ام، فریادم، تنها سکوتی بود
تا حرفهایم
در بستری از بغض بخوابند
دیدگاه ها (۲)

قابل توجه خردادیها هر کی که خردادیه ......عاشقشم

این هم پستونکشه اگه یه وقت از دهنش در اومد افتاد وگم شد چکار...

مرو از پیشم و عمری نگرانم مگذاریا چو رفتی به امید دگرانم مگذ...

ظهور ازدواج )( فصل سوم ) پارت ۴۷۸جیمین رو یادتونه؟ از صداي د...

زندگی نامعلوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط