به سلامتی آژیر آمبولانس

به سلامتی آژیر آمبولانس …
منو صورت خونیم …
بدن سرد …
سکوت مطلق …
هیس …
یه پارچه سفید …
منو مرگ …
مُردم...
بــــــه آرزوم رسیدم...
دیدگاه ها (۴)

هی خواستم برم هی خواستم برم.. بعد دیدم نع ویسگون بی من صفا ن...

اسامی دوستان من ^^لیدا:لیتا *-*آرشین:آرلو ^^لاوین:لابین :Oمل...

When i was a child i was afraid of ghosts, as i grew up i re...

سَعی نَکُن بآ کَسی رِقآبَت کُنی کِ اَز مُهِم تَرین چیزِش گُذ...

چندشاتی جونگکوک(پارت‌آخر)

°چںٰٰٖٖد𐇽 پارت⃘ے°‌ ب𐨍ځش𐇽 ²یه نامه ای قدیمی؟این از کجا اومد...

فیکشن بی تی اس چشم های بسته

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط