اگر می خواهی از حالِ من بدانیسخت نیست !تَصور کسی را کههر روز چَند بار...و هر بار چَند ساعَت...روبرویِ پنجره می ایستد...و کسی که نیست را به خاطِر می آوردکسی که نیست...کسی که هست رااز پای در می آورد...!