بعضی وقتها احساس میکنم که هیچ چیز معنی ندارد در سیارها

بعضی وقت‌ها احساس میکنم که هیچ چیز معنی ندارد. در سیاره‌ای که میلیون‌ها سال است با شتاب به سوی فراموشی می‌رود، ما در میان غم زاده شده‌ایم؛ بزرگ می‌شویم، تلاش و تقلا می‌کنیم، بیمار می‌شویم، رنج می‌بریم، سبب رنج دیگران می‌شویم، گریه و مویه می‌کنیم، می‌میریم، دیگران هم می‌میرند، و موجودات دیگری به دنیا می‌آیند تا این کمدی بی‌معنی را از سر گیرند:)

#بینظیر #خاص #زیبا #قشنگ #جذاب #شیک
دیدگاه ها (۲)

یه سری حرفام هست نه گفته میشه و نه شنیده میشه...نه میشه نوشت...

‏می‌گفت‌بچه‌که‌بودم‌مادرم‌زیر‌درختِ توت‌چادر‌پهن‌می‌کرد‌که‌ت...

بچه که بودیم، خدا هم بود، یعنی رسماً از رگ گردن نزدیک تر بود...

پرسیدی خوبی؟ جواب دادم که خوبمگفتم خوبم چون نمی‌خواستم بدونی...

#داستان_شبشبی مار بزرگی برای پیدا کردن غذا وارد دکان نجاری م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط