عاشقانه های پاک

عاشقانه های پاک

قسمت بیست و هفت : جلوه تمام عیار دنیا




چند روز بعد دوباره اومدن سراغم ... این بار واضح برای معامله کردن بود ...

بهم گفتن که من یه زخم خورده ام ... و اگر باهاشون همکاری کنم یه تیر و دو نشانه ... هم انتقامم رو می گیرم و هم هر چی بخوام برام مهیا می کنن ...
کار، موقعیت اجتماعی، ثروت، جایگاه ... حتی اگر بخوام از لهستان برم و هر جای دنیا که بخوام زندگی کنم ... زندگی خودم و پسرم رو تضمین می کنن ... و دیگه نیاز نیست نگران هیچ چیزی باشم ...



در خواست هاشون رده بندی داشت ...

درجه اول، اگر فقط زندگیم رو تعریف کنم و اجازه بدم اونها روش مانور کنن و هر چی می خوان بگن ...

درجه دوم، همکاری کنم و خودم هم توی این سناریو، نقش بازی کنم ...

درجه سوم، خودم کارگردان این سناریو بشم و تبدیل به پرچم دار این حرکت علیه ایران بشم

و آخرین درجه، برائت از اسلام بود ...
اگر نسبت به اسلام اعلام برائت کنم و بگم پشیمون شدم... تبدیل به یه قهرمان بین المللی میشم ... بهم مدال شجاعت و افتخار میدن ... زندگیم رو چاپ می کنن ... ازش فیلم یا سریال می سازن ...

حتی توی سازمان ملل و مدافعان حقوق بشر بهم پیشنهاد جایگاه کاری کردن ...



به خاطر استقامتی که به خرج داده بودم ... و رد کردن تمام اون فرستاده ها ... حالا به یک باره ... قدرت، ثروت، شهرت ... با هم به سمت من اومده بود ... هر چقدر من، بیشتر سکوت می کردم و فکر می کردم ... اون ها برگ های بیشتری رو برای وسوسه و فریفتن من، رو می کردن ...


- من برای همکاری، یه دلیل می خوام ... شما کی هستید؟ و از این کار من چه سودی می برید که تا این حد براش خرج می کنید؟ ...


ادامه دارد.................
دیدگاه ها (۴)

عاشقانه های پاکقسمت بیست و هشت : دیوارهای دژ- پیشنهاد خوبی ن...

عاشقانه های پاکقسمت بیست و نه : قیمت خدا- اگر جلوی این دیوار...

عاشقانه های پاکقسمت بیست و شش : خدا هم ایرانی استتیر گروه دو...

عاشقانه های پاکقسمت بیست و پنج : مرزهای آزادیکلافه شده بود ....

آدم های صبور..،یه خصوصیت عجیب دارن،بی نهایت لبخند می زنن ......

باکودکو💔🧡💚

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط