بین خودمان باشد

بین خودمان باشد
من یک زن نیستم
من ، سه زنم!
یکیشان شش ساله است
پرشر و شور و سرخوش و بازیگوش
دلش دویدن می خواهد
تاب خوردن
بلند خندیدن
لی لی و آبنبات
یکیشان بیست و اندی ساله
باوقار
آرام و متین
همسر و کدبانو
دلش عشق می خواهد و
شعر و
شمعدانی
و آن یکیشان شصت و پنج ساله است
تنها
دلمرده و بی حوصله
دلش رفتن می خواهد و
تمام شدن..
از من اگر می پرسی
هر سه را دوست دارم
زیرا این منم
سه زن
در
یک زن
دیدگاه ها (۴)

به چشم کسی جز خودم نیا!این روزهاهیچکس جز توبه چشمم نمی‌آید،ب...

باید به بعضی ها گفت:برای ماندن یا رفتندنبال بهانه ای نباشدلت...

هر کس دنیا رااز زاویه دید خود قضاوت میکند...گاهی بهتر استجای...

تقدیم به بانوان سرزمینم.....می گویند...به زنان نباید بال و پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط