تو را نمینویسم تا بمانی
تو را نمینویسم تا بمانی،
تو را مینویسم تا واژهها، داغ ناتمام من را به دوش بکشند.
این کلمات، سایههاییاند که بر دیوار قلبم افتادهاند، آخرین سایهها پیش از خاموشی چراغ . چه بسیار شبهایی که حضور تو در من تپید و من جرئت نکردم به صدای بلند بگویم، و چه بسیار صبحهایی که لبخندت، خاکستر جان مرا دوباره شعلهور کرد.
اما اکنون، دست روزگار، چنان زمخت و سرد، میان من و تو دیواری از فاصله کشیده است.
من دیگر نه آنم که بودم، نه درختی که توان ایستادن در طوفان داشته باشد.
هر ریشهای که داشتم، در خاکی که تو بودی معنا مییافت، و اینک، این خاک، از زیر پایم رفته است.
اگر روزی در میان ازدحام صداها، صدای مرا جستجو کردی، تنها پژواکی خسته خواهی یافت، پژواک انسانی که در سکوت خویش فروریخت.
من به ماندن نمیاندیشم، چرا که ماندن، زخمیست که هر لحظه عمیقتر میشود.
تنها به رفتنی آرام میاندیشم، رفتنی که هیچ ردی بر جای نگذارد جز بوی محو یک خاطره.
و بدان، هرگز کسی نتوانست جهان مرا چنین بسازد، و هرگز کسی نخواهد توانست ویرانهاش را اینگونه بر دوش بکشد.
پس، اگر روزی چشم در چشم آینه شدی و اندوهی بینام بر نگاهت نشست، شاید آن اندوه از جایی آمده باشد که روزی، من در آن زیستهام.
[pari]
تو را مینویسم تا واژهها، داغ ناتمام من را به دوش بکشند.
این کلمات، سایههاییاند که بر دیوار قلبم افتادهاند، آخرین سایهها پیش از خاموشی چراغ . چه بسیار شبهایی که حضور تو در من تپید و من جرئت نکردم به صدای بلند بگویم، و چه بسیار صبحهایی که لبخندت، خاکستر جان مرا دوباره شعلهور کرد.
اما اکنون، دست روزگار، چنان زمخت و سرد، میان من و تو دیواری از فاصله کشیده است.
من دیگر نه آنم که بودم، نه درختی که توان ایستادن در طوفان داشته باشد.
هر ریشهای که داشتم، در خاکی که تو بودی معنا مییافت، و اینک، این خاک، از زیر پایم رفته است.
اگر روزی در میان ازدحام صداها، صدای مرا جستجو کردی، تنها پژواکی خسته خواهی یافت، پژواک انسانی که در سکوت خویش فروریخت.
من به ماندن نمیاندیشم، چرا که ماندن، زخمیست که هر لحظه عمیقتر میشود.
تنها به رفتنی آرام میاندیشم، رفتنی که هیچ ردی بر جای نگذارد جز بوی محو یک خاطره.
و بدان، هرگز کسی نتوانست جهان مرا چنین بسازد، و هرگز کسی نخواهد توانست ویرانهاش را اینگونه بر دوش بکشد.
پس، اگر روزی چشم در چشم آینه شدی و اندوهی بینام بر نگاهت نشست، شاید آن اندوه از جایی آمده باشد که روزی، من در آن زیستهام.
[pari]
- ۱۲.۳k
- ۲۵ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط