دل من جایی در یک بعد از ظهر جا مانده است

دل من جایی در یک بعد از ظهر جا مانده است؛
جايى در زمانِ نارنجىِ خورشيد
جايى در تكاپوى دلهره
جايى در رستنگاهِ زلاليت محض
جایی با دود سیگار و عطر غلیظ قهوه
جایی توی همین کافه ی سر کوچه
دورِ همان ميزِ گردِ كنار پنجره
جايى كه سفارشِ چاىِ دو نفره دادم و تو نيامدى.. ‎



#سحاب_منزویان
دیدگاه ها (۳)

یادش بخیر مشق هامون و مینوشتیمو دست به سینه جلوی تلویزیون می...

یک عدد سیب کجا ! این همه تبعید کجا؟...

ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﻟﯽ ﻟﯽ ﻭﻫﻔﺖ ﺳﻨﮓ …ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﻧﯿﻤﮑﺘﺎﯼ 3 ﻧﻔﺮﻩ …ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﺛﻠﺚﺍﻭﻝ ...

مادربزرگحواسش به شمعدانیهابودگاه حتی همینکهچرخی میزد کنارحوض...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط