frozen hearts

frozen hearts
پارت ۲۰اخر
ویو لینو
به هان یه ظرف دادم تا بالا بیار.
وقتی خبر بار داریش رو بهش دادم از شادی بال در اورد و کم سرخ شد قرار شد بعد جنگ عروسی کنیم. در حال لوس کردن برای هان و نوازشش بودم که بقیه اومدن و من خودم زد جمع و جور کردم.
لینو: در برای در زدن بود ها.
فلیکس و هیون با نگاه شیطنت امیز به من نگاه کردن.
هیون : با بچه مریض چیکار میکردی که الان لبو شدی؟
لینو: هیچی .
هان (باخنده): من بار دارم شوهرم داشت نزنیم ناز میکرد.
همه با تعجب یه هان نگاه کردن.
ویو چان
چی؟!چی شد ؟!پسر قشنگم بار داره ؟! از خوشحالی به سمت هان رفتم بغلش کردم.
چان: پسرم مبارک باشه. ببینم درد نداری؟. خوبی؟
هان : بابا من حالم عالیه. نگرانم نباش .
درحال شادی بودیم که فرمانده اومد و گفت دشمن نزدیک شده. تموم شادیم به نگرانی تبدل شد. به سمت چانگ بین و هان و فلیکس نگاه کردم نمیتونستم جونشون توی خطر قرار بدم.
چان : چانگبین، فلیکس و هان شما اجازه شرک در جنگ ندارید.
فلیکس : اما پدر من میتونم بجنگ خودت یادم دادی.
چان : فلیکس خیلی خطر نامه نمیتونم بزارم بیای.
هیون : فلیکس حق با پدرت من نمیتونم بزارم عزیزترین کسم توی جنگ باشه. تازه باید یکی مراقب هان باشه لینو که با ماست تو مراقبش باش.
فلیکس ناراحت بود ولی بازم قانع شد.
چانگبین : ولی من میام.
چان: نه نه بیبی شما عمر ببرم.
چانگبین: ددی من امپراتوری این کشورم باید باشم.
با نگرانی به چانگبین نگاه میکردم نمیتونستم ببرمش نمیخوام از دستش بدم. توی فکر ها خودم غرق بودم که لباهای چانگبین روی لبام حس کردم. اروم شدم و بوسه عمیق ملایم اغاز کردم. بعد از چند دقیقه لباش ول کردم.

چانگبین: ددی گریه کن من نمیتونم اشکات رو ببینم. نگران نباش توی تمام جنگ من کنارتم و از کنارت تکون نمیخورم.

چانگبین رو محکم بغل کردم .
چان : باشه بیبی این بار تو بردی.
چانگبین لبخند زد و بقیه همه با خنده ما نگاه میکردن چانگبین خجالت کشیدم و خودش توی بغلم قایم کرد.
چان : عههه اذیتش نکن بچه پررو ها.
هیون : اوکی اوکی. بریم برای جنگ اماده شیم.
باشه گفتم به سمت هان رفتم بوسی روی پیشونیش زدم .
چان : ما زود میایم.
چانگبین: مراقب خودت و بچه باش.
هان : چشم .
ویو هان
همه رفتن و من و لینو موندیم .
لینو: بیب من باید برم.
هان: «با نگرانی» مراقب خودت باش.
لینو شروع به بوسیدنم کرد و من هم همراهیش کردم. بعد چند دقیقه از لبم دل کند.
لینو: زود میام بیبی مراقب خودت و فسقلی باش. عاشقتم.
هان : منم.
لینو رفت و من فلیکس به دنیای از نگرانی تنها موندیدم تا برگردن. پایان
(ادامه در کامنت ها)
دیدگاه ها (۱۲)

نبودنم چطوره مطمعنم بهتر از بودنمه

🐰🥰

سلام خوشگلام دستتون تنگ نبود ببخشید بدون اجازه اف زدم من برگ...

frozen hearts پارت 19 ویو هان با نگ...

قیافشونوو😂🤍#اصکی_ممنوع❌ #استری_کیدز#استی#کیپاپ#هان#لینو#ای_ا...

نانازز🥺👀🤍#اصکی_ممنوع❌ #استری_کیدز#استی#کیپاپ#هان#لینو#ای_ان#...

این پابو هارو😂🎀#اصکی_ممنوع❌ #استری_کیدز#استی#کیپاپ#هان#لینو#...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط