ما که جوانی نکردیم

ما که جوانی نکردیم!
یعنی وقت و حوصله اش را نداشتیم.
ما سرمان شلوغ بود، خیلی شلوغ!
به قدری فکر و مشغله روی سرمان سنگینی می کرد, که درک درستی از سن و سال نداشتیم ...
ما حتی کودکی هم نکردیم
چشم باز کردیم و پیر بودیم ...
ما قربانیان بدترین برهه‌ی تاریخ بودیم.
نسل جوانی‌های بر باد رفته،
نسل بحران و بلا تکلیفی،
نسلی که بدون فریاد، در دل آتش زمانه سوخت.
ما کم سن و سال ترین سالمندان تاریخ بودیم...
دیدگاه ها (۰)

حال همه ي مردم يجوريه كه انگاري غروب جمعه اومده زده رو شونمو...

...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط