نفس برآمد و کام از تو بر نمیآید

نَـفَـس برآمد و کام از تو بر نمی‌آید
فغان ، که بختِ من از خواب در نمی‌آید

صبا به چشمِ من انداخت خاکی از کویش
که آبِ زندگی‌ام در نظر نمی‌آید

مگر به روی دل‌آرای یارِ ما ، ور نی
به هیچ وجهِ دگر کار بر نمی‌آید

مقیمِ زلفِ تو شد دل ، که خوش سوادی دید
از آن غریبِ بلاکش خبر نمی‌آید

بَـسَـم حکایتِ دل هست با نسیمِ سحر
ولی ز بختِ من امشب سحر نمی‌آید

در این خیال ، به سر شد زمانِ عمر و هنوز
بلای زلفِ سیاهت به سر نمی‌آید

ز بس که شد دلِ حافظ رمیده از همه کس
کنون ز حلقه‌ی زلفت به در نمی‌آید

#حافظ

طلب نمای رضا جان هزاردستان را
چرا زمانه‌ی هجران به سر نمی‌آید؟
در نزد ضعیف، یا معین الضعفاست
در نزد غریب، یا غریب الغرباست
اینجا همه حاجت از رضا می گیرند
این صحن و سرای طوس، حج فقراست


‌‌ ‌💐
💐 🍂 🌾
دیدگاه ها (۴)

یا امام رضا سلام 😞 شب شهادتت من بلد نیستم عربی بگمو فسلفه بچ...

الهی به حرمت امروزهمه ارزوهاتون براورده بشه روی غم نبینیدهمه...

امام رئوفصلوات خاصه امام رضا(ع)اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیّ...

دل را مقیمِ درگهِ جانان نوشته‌اند...#یاعلی_بن_موسی_الرضا💛

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط