آن ز ره ماندهی سرگشته که ناسازی بخت

آن زِ ره مانده‌ی سرگشته که ناسازیِ بخت
ره به سر منزلِ وصلش ننموده است، منم!

#رهی_معیری
دیدگاه ها (۲۳)

به راه تو هر که رفت اسیر بن بست شدچرا؟هر اغوشی تو را ارزو کر...

#در_باران

از سر دلتنگیبه صدای اولین نمکی که از کوچه بگذرد می فروشم دلم...

الاهیبه تکراری ترین شعر شاعرانمبتلا باشیدوست بداری ودوستت بد...

░⃟‌‌‎‎‌قطره قطره اشکهایم میچکد بر دفترمیاد بادا ... ان نگار ...

نامه ی خودکشی...‌‌گمان می‌کردم اگر دستگیرم کنند حبس کشیدن بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط