پسر فراری

از خونه اشون فرار کرده بود
خونه که چه عرض کنم ،ویلایی بزرگ در خیابان پاسداران
تهران
پدرش حاج رحمت اون موقع بنز کوپه داشت
یه ویلای بزرگ در شمال کشور کنار دریا با قایق هم داشتند،
یادم رفت بگم :
که وقتی گواهینامه گرفت پدرش واسه اش یه ماشین رنو خرید

مجید خیلی دلش میخواست رنو رو بفروشه و به جبهه کمک کنه ،ولی تا رضایت پدرش و بدست نیاورد این کار و نکرد،میگفت من هرچی دارم از خداوند بوسیله پدرم گرفتم تا پدرم راضی نشه کاری نمیکنم،آخرش هم رضایت پدرش و گرفت و ماشین رنو رو خرج جبهه کرد...

مجید صنعتی کوپایی
حدودا ۱۸ سالش بود که از ویلای پاسداران فرار کرد و اومد قم خونه ی خاله اش، که با پسر خاله بره جبهه!

شهید مجید صنعتی کوپایی پسرخاله حاج حسین یکتا در عملیات کربلای ۴ در نحر خین مفقود شد
مادرش ۱۰سال با اشک وآه پیگیری میکرد بلکه خبری از بچه اش بیارن!
مدام به حاج حسین یکتا زنگ میزد و میگفت: خاله جون از مجیدم چه خبری داری؟
تا اینکه یه روز شهدای تازه تفحص شده رو میارن تهران برای تشییع
مادر مجید بین تابوت ها میدوید و میگفت آی شهدا من مجیدم از شما میخوام!

در معراج شهدا ناگهان چادرش به میخ یه تابوت گیر میکنه، مادر خم میشه چادرش رو از میخ رها کنه میبینه روی
تابوت نوشته:
شهید مجید صنعتی کوپایی!!!


مجید در وصیت نامه اش نوشته بود:
«خدایا! تو شاهد باش که همه مظاهر دنیا را به سویی افکندم و به سمت تو آمدم❤️

✨مزار او در امامزاده علی اکبر چیذر تهران است

شهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات
دیدگاه ها (۱)

صدای استغاثه از بلندگوهای

استغاثه ای تکان دهنده که از مساجد غزه در حال پخش است

یکی از رزمندگان لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب ع قم میگفت:اگر تمام...

اگه اصالت داشته باشی، شهرت و موفقیت هم مانع نمی‌شه که جلوی خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط