p

"𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"
'p²¹'

در ماشین رو باز کرد و وارد شد.

"سلام":Alice

"فوق‌العاده شدی":kook

"اوه... البته":Alice

نگاهش رو از روی آلیس برداشت و خندید.

"خب... کجا بریم؟":kook

"بریم رستوران":Alice

"هوم":kook

سرش رو تکون داد و راه افتاد

'⁵دقیقه بعد'

یکم گذشت. یه حسی که انگار فضا زیادی از حد سنگین باشه.

"خب... از خودت بگو":kook

"تو همه چیو راجب من میدونی. کسی که باید از خودش بگه تویی. اما فکر میکنم بهتر باشه بزاری واسه وقتی که رسیدیم‌ هوم؟":Alice

"شاید حق با تو باشه":kook

"آهنگ نداری؟":Alice

"بستگی داره سبک مورد علاقت چی باشه. معمولا چی گوش میدی؟":kook

"فعلا...":Alice

ضبط رو روشن و آهنگ رو پلی کرد‌.

"هرچی که تو گوش بده":Alice
دیدگاه ها (۴)

"𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"'p²²'"خب... چی میخوری؟":kookیه نگاهی به ...

"𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"'p²³'از رستوران خارج شدن. آلیس برگشت و ب...

@w_i_l_i_a_m I know you want me baby!

"𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"'p²⁰'گوشی جونگ‌کوک زنگ خورد."منتظرم موند...

خب خب بریم واسه پارت نهم

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟕عشق مافیاویو بورام یه نفر اومد دنبالم که ببرتم تو عمار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط