صد بار گفتمش وسط حرف من نخند

صد بار گفتمش وسط حرف من نخند

یکبار خنده کرد و... بیا عاشقش شدم

#فرامرز_عرب_عامری
دیدگاه ها (۱)

عقل یک عمر به ما درس فضیلت می دادعشق آموخت به ما لذت نادانی ...

هر که شد بی سر و سامان کسی شاعر شدشاعری عاقبت بی سر و سامانی...

گفتی که از نهانِ دلت با خبر نیمتو در دلی،کدام نهان بر تو فاش...

تا به خود آمَد دلِ ما، یارِ جانی رفته بودجایِ پایش را ،زیارت...

برگشتم کون لق هرکی که گفت من نمیتونم بیا کیرمو بخور عشقم دیگ...

🙂

part ⁵"last part"امیلی هم پا تند کرد سمت اتاقلباس راحتی پوشی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط