چه کسی داد به چشمان تو سوگند مرا

, چه کسی داد به چشمان تو سوگند مرا
که چنین کرده به سوگند تو پابند مرا

عمق تنهایی من پیش نگاهت هیچ است
که از آن چاله به این چاه در افکند مرا

گره موی تو بستست به جانم تا مرگ
چه کسی خواست چنین عاجز و در بند مرا

رنگ چشمان تو یک معجزه بی همتاست
که به این رنگ در آمیخت و آکند مرا

من جدا بودم از این شور که نامش عشق است
چه کسی داد به این غائله پیوند مرا

تو مگر شادی دنیای مرا دزدیدی
که حرامست دگر بعد تو لبخند مرا .
دیدگاه ها (۵)

با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام باز به دنبال پریشانی‌ام طاقت فرسو...

فال می خواهم بگیرممیشود نیت کنی؟میشود با این غزلاحساس سنخیت ...

دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی‌گیردز هر در می‌دهم پندش ولی...

گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزیدآمدی و همه ی فرضیه ها ریخت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط