اندک اندک از حجم خواسته هایش کم کرده است سیگار را ترک ک

اندک اندک از حجم خواسته هایش کم کرده است . سیگار را ترک کرده . دیگر در رستوران غذا نمی خورد. تلویزیون و رادیو و کامپیوتر ندارد. بدش نمی آید ماشینش را بدهد ، دوچرخه بگیرد اما نمی تواند از شرش خلاص شود، چون مسافتی که باید برای رفتن به محل کارش طی کند خیلی طولانی ست. همین مسئله در مورد تلفن همراهی که توی جیبش میگذارد هم صادق است. خیلی دلش میخواهد آن را توی ... سطل آشغال بیندازد. اما برای کارش به آن نیاز دارد و نمی تواند بدون آن سر کند. داشتن دوربین دیجیتال شاید ولخرجی به حساب بیاید اما حس میکند با توجه به ملال و مشقت کار پاکسازی ، داشتن دوربین زندگی اش را نجات میدهد. اجاره ی خانه اش پایین است . در یک آپارتمان کوچک در محله ای فقیر نشین زندگی میکند. و غیر از هزینه ی مایحتاج اولیه تنها کار تجملی زندگی اش خرید کتاب است. آن هم کتابهای جلدَ نازک ، بیشتر هم رمان ، رمانهای ترجمه شده . اما خرید کتاب تجمل نیست ، الزام است و خواندنَ اعتیادی ست که او هیچ وقت دلش نمی خواهد آن را ترک کند. اعتیادی که هیچ وقت پشیمانی نمی آورد...
دیدگاه ها (۱)

ساعت دل ، به عقربه هایش دل خوش کرده است و نمیداند چه بر سرم ...

از ما گذشت باید به ابر بیاموزیمتا از عطش، گیاه نمیردباید به ...

به پشت سر نگاه نمی کنم. افسوس خوردن را به من یاد نداده اند. ...

چقدر دلم هوای تو را دارد، بیا دیگر! بیا و بگو تمام این سالها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط