کمیک فصل دوم قسمت
کمیک فصل دوم قسمت ۶
چارلی و آنجل وارد اتاق اول میشن آنجل داخل اتاق و چارلی اخل بالکن ور میگردن که چارلی وقتی ناامید میشه و میخواد از اتاق بره بیرون چشمش به اتاق ۵ می افته که هم در بالکنش بازه هم چراقش روشنه با امید زیاد از بالکن میره بیرون و به سمت آنجل میره
چارلی: آنجل آنجل بیا اول بیریم اتاق ۵ رو بگردیم لطفا لطفا
آنجل: باشه
باهم دیگه به سمت اتاق ۵ میرین چارلی با چشمای بسته و با ذوق در رو محکم باز میکنه و میگه
چارلی : بابا پیدات کردم
وقتی صدایی هم از آنجل نمیاد و هم از پدرش چشماش رو بازمیکنه و با صحنه ی جنازه ی پدرش مواجه میشه و می افته روی زمین و بلند جیغ میکشه که از صدای جیغش وگی و هاسک بالا میان و اوناهم مثل آنجل و چارلی شوکه میشن
چارلی و آنجل وارد اتاق اول میشن آنجل داخل اتاق و چارلی اخل بالکن ور میگردن که چارلی وقتی ناامید میشه و میخواد از اتاق بره بیرون چشمش به اتاق ۵ می افته که هم در بالکنش بازه هم چراقش روشنه با امید زیاد از بالکن میره بیرون و به سمت آنجل میره
چارلی: آنجل آنجل بیا اول بیریم اتاق ۵ رو بگردیم لطفا لطفا
آنجل: باشه
باهم دیگه به سمت اتاق ۵ میرین چارلی با چشمای بسته و با ذوق در رو محکم باز میکنه و میگه
چارلی : بابا پیدات کردم
وقتی صدایی هم از آنجل نمیاد و هم از پدرش چشماش رو بازمیکنه و با صحنه ی جنازه ی پدرش مواجه میشه و می افته روی زمین و بلند جیغ میکشه که از صدای جیغش وگی و هاسک بالا میان و اوناهم مثل آنجل و چارلی شوکه میشن
- ۱.۷k
- ۱۳ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط