من از زندگی

.
من از زندگی
تصورات دیگری داشتم
من فکر می کردم
آدم ها پای حرف هایشان
قول هایشان
و‌ ادعاهایشان
می ایستند
فکر می‌کر‌دم
نباید سخت گرفت
و تصورم از همه چیز
به ساده ترین شکل بود
اما
این ها هیچکدام در زندگی نبود
آدم ها مسئولیت نپذیرفتند
و استعداد عجیبی
در شانه بالا انداختن داشتند
دیدم سادگی قشنگ است
اما همه جا کارآمد نیست
من
روزهای سختی را گذراندم
تا به این‌ نتیجه رسیدم
که هیچکس برایم قابل‌ اعتماد نیست
که به هیچکس
جز خودم
و حرف ها و قول های خودم
تکیه نکنم
من از زندگی تصورات دیگری داشتم
اما تصویر امروز را بیشتر دوست دارم
من امروز
تکیه به شانه های خودم
برای آینده ای که می خواهم
قدم برمی دارم
.
دیدگاه ها (۱)

.به من بی محلی نکن ؛من دوستت دارم ،میخوام که باشی ..نزار بی ...

لیلی شــُدَنم باز در آغوش تو حَتمی ست... مَجنــون شو و در کو...

.کاش میشد خواب خرید.سفارش داد؛ تلفنی.یک خواب میخواهم که در آ...

تو مثل تابستانی!لبخند هایت طعم هندوانه می‌دهند و چشم هایت هم...

تقدیم با عشق خدمتِ باسعادتِ سرورم:🫀🌹مهم نیست که چه میشودمهم ...

فراتر از مدرسه

خدمتکاره عمارت ارباب پارت دو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط