داستان من و تو از انجا شروع که پشت شیشه بی جان موبایل به

داستان من و تو از انجا شروع که پشت شیشه بی جان موبایل به هم جان دادیم..!
با دکمه های سرد کیبرد دست های هم را گرفتیم و گرمایش را حس کردیم..!
با صورتک ها ، همدیگر را بوسیدیم و طعم لب هایمان را چشیدیم..!
اهنگی را هم زمان با هم گوش کردیم و اشک ریختیم..!
شب بخیر هایمان پشت خط های موبایلمان جا نمی ماند..!
این روزها داستان برگشته..!
آغوش هایمان واقعی بوسه هایمان حقیقی اما با این تفاوت که دیگری من و تو نبودیم ، هر کداممان یک "او" داشتیم..!
تو با او هستی و من در حسرت بودن با او؛ پشت ششیه سرد موبایل دلم لک زده برای یک صورتک بوسه..!
دلم لک زده برای یک اهنگ هم زمان..!
دلم لک زده برای یک آغوش باز..!
دیدگاه ها (۳۲)

💛 💛 💛

باور کن آنقدر ها هم سخت نیست...فهمیدن اینکہ بعضی ها می آیند ...

هر شب به تٖو با عشق و طرب می‌گذرد بـر مـن زغـمـت بـه تـاب و ...

حال دلت که خوب باشدهمه دنیا به نظرت زیباستحال دلت که خوب باش...

( گناهکار )۱۴۱ part بلکه قلبش کمی آروم بگیره. سرش رو پایین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط